loading...
قویترین مرجع دانلود رایگان کتاب
تبلیغات متنی شما

(راه اندازی نشده)

محمد حسین بازدید : 98 دوشنبه 09 مرداد 1391 نظرات (0)

دانلود کتاب صوتی و گویای دیوان حافظ کامل با لینک مستقیم

divan hafez 218x300 دانلود کتاب صوتی دیوان حافظ قسمت 7

 

دانلود دیوان حافظ(قسمت هفت)

کتاب گویای حافظ شیرازی

در این قسمت از کتاب گویای حافظ شیرازی بیت‌های سیصد و یک تا سیصد و پنجاه را مطابق با نسخه تصحیح‌شده قاسم غنی و محمد قزوینی می‌شنوید.

 

دانلود کتاب گویای حافظ قسمت هفتم

قسمتهای دیگر در صورت درخواست دوستان در سایت قرار داده خواهد شد

حجم حدود ۷۷ مگابایت

download دانلود کتاب صوتی دیوان حافظ قسمت 7

 

ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک

خوش‌خبر باشی ای نسیم شمال

شَمَمتُ روح وداد و شِمتُ برق وصال

دارای جهان نصرت دین خسرو کامل

به وقت گل شدم از توبه‌ی شراب خجل

اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول

هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن شمایل

ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل

عشق‌بازی و جوانی و شراب لعل‌فام

مرحبا طایر فرخ‌پی فرخنده پیام

عاشق روی جوانی خوش و نوخاسته‌ام

بشری اذالسلامة حلّت بذی سلم

بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

به‌غیر آن‌که بشد دین و دانش از دستم

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

فاش می‌گویم و از گفته خود دل‌شادم

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم

هر چند پیر و خسته‌دل و ناتوان شدم

خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم

ز دست کوته خود زیر بارم

گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

گر دست دهد خاک کف پای نگارم

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

به تیغم گر کشد دستش نگیرم

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم

نماز شام غریبان چو گریه آغازم

گر دست رسد در سر زلفین تو بازم

در خرابات مغان گر گذر افتد بازم

مژده‌ی وصل تو کو کز سر جان برخیزم

چرا نه در پی عزم دیار خود باشم

من دوستدار روی خوش و موی دلکشم

خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم

من که از آتش دل چون خم می در جوشم

گر من از سرزنش مدعیان اندیشم

حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم

چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم

عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم

بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

من نه آن رنم که ترک شاهد و ساغر کنم

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم

به عزم توبه سحر گفتم استخاره کن

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ََشما چه نوع کتابی را دوست دارید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 59
  • بازدید ماه : 59
  • بازدید سال : 568
  • بازدید کلی : 9,038
  • کدهای اختصاصی
    Google PageRank Checker Powered by  MyPagerank.Net